بسم الله الرحمن الرحيم
اول از همه خيلي خوشحالم كه توي فورام تونستم عضو بشم
دوم اينكه به من گفتن بيا يه نمه به اين بخش حال بده من همه اومدم اينجا
سوم مطلب امروز كپي رايته
البته تا يه مدت ديگه هم كپي پيست ميمونه ولي خب انشاالله يه مدت ديگه خودم مطالب رو در ميارم و مينويسم
بريم سر اصل مطلب
زندگي نامه علامه مجلسي
علامه محمدباقر مجلسی، فرزند ملامحمدتقی مجلسی معروف به
مجلسی ثانی از بزرگترين و معروفترين علمای تشيع عهد صفوی در سال 1307
هجری قمری در اصفهان متولد شد، نسبت مجلسی از جانب پدر به حافظ ابونعيم
اصفهانی میرسد و از طرف مادر نيز به كمالالدين درويش محمدعلی اصفهانی
منسوب است.
محمدباقر در خانوادهای روحانی به دنيا آمد. پدرش كه به
مجلسی اول يا مجلسی پدر معروف است از علمای بزرگ دوران خود بوده و آثار
مهمی نيز تاليف كرده است. محمدباقر چون در يك خانواده روحانی و صاحب علم
به دنيا آمده بود، زمينه مساعدی برای تحصيل علوم دينی داشت. بدان جهت او
دانشپژوهی را در آينه مباحث علمی پدر آغاز كرد. وی بعد از مدتی، از محضر
كسانی چون ملاصالح مازندرانی، ملاحسنعلی شوشتری، شيخعبدالله عامری،
شيخعلی عامری و ملامحسن فيضكاشانی بهره برده است.
محمدباقر در دوران كودكی و ميانسالی خود كه به تحصيل علوم
دينی میپرداخت، استادان و مربيان بسياری داشت. هر چند كه او بيشتر
تحصيلات خود را نزد پدرش، مجلسی اول، گذرانيد اما در علوم معقول و منقول
از محضر استادان ديگری نيز بهره برده است.
استادان علامه مجلسی مرحوم محمدتقی مجلسی، ملاعبدالله شوشتری، مرحوم قاضی
اميرحسين، ملاصالح مازندرانی، ملا حسنعلی شوشتری، شيخ عبدالله عامری، شيخ
علی عامری، ملامحسن فيض كاشانی، آقاحسين محقق خوانساری، ميرزا رفيعالدين
محمد طباطبايینايينی، ملامحمدشريف رويدشتی اصفهانی، شيخ عبدالله بن
جابرعاملی، شيخ علی بن شيخ محمد بن حسن بن شهيدثانی، ميرمحمدقاسم طباطبايی
قهپايی، ميرمحمد مومن استرآبادی، ملامحمد محسن استرآبادی، سيدنورالدين
علی عاملی، ملامحمد طاهرقمی، ملا خليل قزوينی، سيدعلیخان شيرازی و شيخ حر
عاملی از جمله استادانی است كه علامه از وجود آنان بهرهمند شده است.
مشی فقهی علامه فقه دوره صفوی از نظر گرايشهای حاكم بر آن به سه بخش تقسيم
میشود: مكتب محقق كركی، مكتب مقدس اردبيلی و اخباريان. مجلسی دوم به گفته
خودش روش حد وسطی بين اخباريان و اصوليان داشتند. بارزترين شاهكار علمی
علامه مجلسی كتاب بحارالانوار است و هدف مؤلف از بحارالانوار بيشتر
جلوگيری از، از بين رفتن كتب حديثی بوده است بنابراين صحيح و سقيم، يكجا
ذكر شده است.
علامه خود در مقدمه بحارالانوار چنين مینگارد: «در آغاز كار
به مطالعه كتابهای معروف و متداول پرداختم و بعد از آن به كتابهای ديگری
كه در طی اعصار گذشته به علل مختلف متروك و مهجور مانده بود رو آوردم. هر
جا كه نسخه حديثی بود سراغ گرفتم و به هر قيمتی كه ممكن شد بهرهبرداری
میكردم. شرق و غرب را جويا گشتم تا نسخههای بسيار گردآوری نمودم. در اين
مهم دينی جماعتی از برادران مذهبی مرا ياری نمودند و به شهرها و قصبهها و
بلاد دور سر كشيدند تا به فضل الهی مصادر لازم را بدست آوردند ... بعد از
تصحيح و تنقيح كتابها بر محتوای آنها واقف شدم، نظم و ترتيب كتابها را
نامناسب ديدم و دستهبندی احاديث را در فصلها و ابواب متنوع راهگشای
محققان و پژوهشگران نيافتم، از اين رو به ترتيب فهرستی همت گماشتم كه از
هر جهت جالب و مفيد باشد. در سال 1070 هجری اين فهرست را ناتمام رها كردم
و از فهرستبندی ساير كتابها دست كشيدم كه اقبال عمومی را مطلوب نديدم و
سران جامعه را فاسد و نامطبوع ديدم....
ترسيدم كه در روزگاری بعد از من باز هم نسخههای تكثير شده
من در طاق نسيان متروك و مهجور شود و يا مصيبتی از ستم غارتگران زحمات مرا
در تهيه نسخهها بر باد دهد، لذا راه خود را عوض كردم- از خدا ياری
طلبيدم- و به كتاب بحارالانوار پرداختم.»
در اين كتاب پربار قريب 3000 باب طی 48 كتاب علمی وجود دارد
و شامل هزاران حديث است، در اين كتاب برای اولين بار نام برخی از كتابها
آمده است كه سابقه علمی ندارد و طرح آن كاملا ً تازه است.
تاسيس كتابخانه ديگر عملكرد مؤثر علامه مجلسى در راه گسترش دين و مذهب
تشیّع، تأسيس كتابخانه بود. از اوايل قرن دهم هجرى، شهر اصفهان بزرگترين
و معروفترين كانون علمى و فرهنگى ايران گرديد؛ به گونهاى كه هر طالب
علمى در هر ناحيهاى از سرزمينهاى اسلامى ناگزير از مسافرت به اصفهان و
تكميل معلومات خود بود و علت آن وجود علما و دانشمندان و رواج بازار علم و
دانش در اين شهر بود. در اين دوره، اصفهان، گذشته از مركزیّت سياسى،
مركزیّت علمى و فرهنگى نيز بود. علما و دانشمندان بزرگ در اين شهر به
تعليم و تدريس مشغول بودند و طالبان علم از همه نواحى ايران و بعضى از
ممالك همجوار براى تحصيلات عاليه به اصفهان مىآمدند، لذا به منظور
خدماترسانى به تشنگان علم و معرفت در نقاط مختلف اين شهر كتابخانههایى
تأسيس شد.
كتابخانه مذكور بعد از وفات، بين فرزندانش تقسيم شد ولى در
اندك مدتى هر يك از آن كتابها به كتابخانه ديگرى انتقال داده شد. در
اهمیّت و بزرگى كتابخانه علامه مجلسى همين بس كه شايد كمتر كتابخانه بزرگى
در ايران و ساير نقاط جهان باشد كه امروز چندين كتاب آن را نداشته باشد.
تاليف 200 جلد كتاب و رساله در بين علمای اماميه دو تن به كثرت تاليفات و تصنيف شهرت
دارند نخست علامه حلی كه كتابها و رسايل زيادی نوشته است و ديگر علامه
مجلسی كه تعداد آثارش بيش از 200 جلد كتاب و رساله است. علامه مجلسـى محقق
پر كارى بـود كه در عمر شريف خـویـش لحظهاى از تأليف و تحقيق نياسـود و
تـوانست كتابخانه بزرگى را كه يادگار نياكانـش بـود غنـىتر و پـربارتر
ساخته و جهت استفاده علاقهمنـدان در اختيار دانـشپژوهان قرار دهد، او
براى به دست آوردن كتب نادر و كمياب به كشورهاى ديگر از جمله يمـن مسافرت
نمود. به دست تواناى علامه مجلسـى كتب زيادى نگارش يافت كه به دو بخـش
تأليفات فارسـى و عربى قابل تقسيم است.
حياة القـلوب در سه جلد، حلية المتقیـن در آداب معاشرت و
زندگى فردى و اجتماعى، عیـن الحیـات(شـرح وصيت پیـامبـر اسلام به امت
خودش)، مشكـاة الانـوار در فضيلت و آداب قـرائت قـرآن و ثواب آن، «جلاء
العیـون» كتابـى در بـاب تـاريخ زنـدگـانـى چهارده معصوم، «ربيع الاسابيع»
در اعمـال روزها و هفتهها به خصـوص شب و روز جمعه، تحفه الزاير، اختيارات
الايام صغير، اختيارات الايام كبير، رساله بلا، شـرح كتـاب روضه كـافـى و
بسیـارى از آثـار ديگـر از جمله تـراجم و رسـالات و منـاجـاتنـامهها از
جمله تاليفات فارسی اين علامه بزرگوار است.
تأليفات عربى علامه نيز عبارتند از: بحار الانـوار: اين اثر
مشهور ترين و مهمتریـن اثر علامه مجلسـى و اثر پـر بـار و بلنـد آوازه
تـاريخ تشيع است كه در 110 جلد تدوين شده است، كتاب مرات العقول، آداب
الحج، آداب التجهيز الموات، الاجازات، ملاذ الاخبـار فـى شـرح كتـاب تهذيب
الاخبـار شيخ طـوسى، شـرح الاربعیـن حـديث ... و دهها كتـاب ديگر.
علامه مجلسى پـس از رحلت پدر بزرگـوارش به جاى او در مسجد
جامع اصفهان اقامه نماز جماعت مـىكرد. ايشان از زمان شاه عبـاس دوم تا
زمان شاه سلطان حسیـن داراى مقام و قدرت مطلق دينى بود و تا آخرين روزهاى
حياتـش ایـن قدرت و نفـوذ همچنان رو به افزایـش و تعالـى مىرفت، به همين
مناسبت از جانب سلاطیـن صفـوى عنـوان «شيخ الاسلامى» كه عالـىتریـن درجه
روحانيت در آن عصر بـود به وى اعطا شـد.
مبارزه با صوفيه نخستين كسى كه در دولت صفويه با صوفيه درافتاد و عقايد خرافى
آنها را به باد انتقاد گرفت، عالم جليلالقدر «ملا محمدطاهر قمى»، استاد
اجازه علامه مجلسى قدسسره بود كه از فقها و محدّثين نامور قم به شمار
مىآمد. ملا محمدطاهر در مبارزه خود براى از بين بردن صوفيه چندان توفيقى
نيافت و فقط توانست زمينه را براى دانشمندان دلسوز و بيداردل ديگر بر ضد
رواج بازار بدعتها و خرافات صوفيه آماده سازد. بعد از وى شاگردش محمدباقر
مجلسى قدسسره راه او را دنبال كرد و عملاً جلوى بدعتهاى آنها را گرفت و
در كتابهاى فارسى و عربى خود سخت بر آنها تاخت.
مبارزه با صوفيه در دوران حكومت «شاه سلطان حسين» اوج گرفت و
جزء سياست مذهبى رسمى مقامات دينى شد. اين حركت، جدال مذهبى را در جامعه
توسعه داد و علما را به دو گروه مخالف و موافق تقسيم كرد. آنچه در
اينباره گفتنى است، اين است كه برخى از نويسندگان، تمامى اين تحولات را
ناشى از شدت عمل علامه مجلسى دانستهاند؛ در حالى كه وى در اين زمينه روش
اعتدالى داشته است(صفويه از ظهور تا زوال، ص 368).
علامه مجلسى در رساله اعتقادات مىنويسد:«جماعتى از مردم عصر
ما به نام صوفيه، بدعتهایى را آورده و آن را مسلك خود قرار داده و
گوشهگيرى و رهبانیّت را شعار خود ساختهاند تا به نظر خود بدان وسيله خدا
را عبادت كنند. پس اى برادران من! دين و ايمان خود را از فريبهاى اين
شياطين و دغلبازىهاى آنها حفظ كنيد و از خدعه و نيرنگ ساختگى آنها پرهيز
كنيد»
بحارالانوار، دايرةالمعارف شيعه جامع ترين مجموعه حديث شيعی است كه در آن بخش عمده ای از
آيات قرآن كريم همراه با تفسير آنها به تناسب عناوين ابواب و موضوعات درج
شده و تقريبا تمامی احاديث نبوی و بعضی احاديث قدسی و اخبار و روايات و
معارف اهل بيت در آن گردآوری شده است. در اين كتاب تمام اعتقادات، اصول
دين، فروع دين، ايمان، كفر و تمام شعبات احكام و غيره در بابهای مختلف،
اعلام و بزرگان شيعه از صحابه رسول اكرم و اصحاب ائمه صلوات الله عليه و
آله تا قرن هشتم، انديشه ها و آراء علمی و تجربی، تقريبا تمام طبقيات و
آراء طبی، نجومی، فلكی، رياضی، معارف اجتماعی و آداب و سنن و مراسم و
شعائر، كليه وجوه و جلوه های تاريخ و فرهنگ تشيع، اساطير و قصص تمام
انبياء از آدم تا خاتم و اثبات عصمت آنها و قصص و فرهنگ عامه (فولكلور)
شيعه، و خلاصه تمام شئون انديشه و عمل و عقائد و احكام اسلام و تشيع را از
ملك تا ملكوت را در بردارد.
اين اثر عظيم را، علامه مجلسی در طی 36 سال (از 1070 تا 1106
هجری قمری) با همكاری عده كثيری از فضلا و شاگردان ارشد خود به پايان برده
است. تمام مجموعه عين متون و نص است كه نشان دهنده روش علمی و عينی علامه
و در درجه اول اهميت است. البته شرح و بيانی در ذيل اغلب ابواب به قلم
مجلسی اضافه شده ولی اين توضيحات و تعليقات از متون و نص اصلی ممتاز است.
اين كتاب گرانقدر در چاپ جديد در 110 مجلد و 2327 باب و بالغ بر حدود
40000 چهل هزار صفحه است.
نگاه علامه مجلسی به سیاست اگرچه بيش از سه قرن از درگذشت علامه محمدباقر مجلسی میگذرد
ولی نام و نقش او در جامعه دينی همچنان زنده و پوياست. جهتگيریهای علامه
مجلسی در عرصه اجتماعی و سياست يكی از جنبههای بارز شخصيتی اين دانشمند
عظيم است. مجلسی از معدود فقها و محدثانی است كه به خاطر برخی از
ابتكارهای علمیاش مانند تدوين بزرگترين، جامعترين و متنوعترين
دايرةالمعارف حديثی شيعه يعنی بحارالانوار و بعضی از رفتارهای سياسی-
اجتماعی و فرهنگی موثر و گستردهاش نظير حضور در دستگاه حكومتی و نفوذ در
حاكمان صفوی و ستيز با صوفيه و فلسفه و حكمت يونانی بيگانه از دين اسلام
توجه علمای دينی و روشنكفران مسلمان و حتی بسياری از خاورشناسان را به خود
جلب كرده است.
انديشه و رفتار سياسی علامه مجلسی از موضوعات بحثانگيز در
ميان محققان و نويسندگان است؛ برخی او را به دليل تلاش فراوان و طافت
فرسايش در ترويج مذهب تشيع و دفاع از عقايد اماميه عالمی متعصب به شمار
آورده و ديدگاههای علمی و عملكرد سياسی او را نظير صوفیستيزی و
فلسفهگريزی و همكاری با سلاطين مورد انتقاد قرار دادهاند. در برابر اين
گروه از منتقدان شمار زيادی از دانشمندان شيعی علامه مجلسی را با القاب و
اوصاف اغراقآميز ستوده و رفتارهای سياسی- اجتماعی او را مثبت و منطبق با
شرايط و متقضيات زمان ارزيابی كردهاند.
شهرت علمی مجلسی در حوزه علميه اصفهان و انتشار آن در ساير
شهرهای ايران و بلاد شيعهنشين عربی سبب شد تا بسياری از طلاب علوم دينی
به ويژه طالبان علم حديث راهی اصفهان شده و در محضر درس اين محدث بزرگ
حاضر شوند به گونهای كه مجمع علمی وی از شلوغترين و پر رونقترين مجامع
علمی آن دوران بوده است. بنابر نقل سيد نعمت ا... جزايری و ميرزا عبدا...
اصفهانی تعداد شاگردان علامه مجلسی بالغ بر هزار نفر بود. مستند آراء
وانديشه های سياسی علامه مجلسی در چهار اثر معروف او يعنی بحارالانوار،
مرآتالعقول، عينالحيات و عيناليقين يافت میشود كه اين چهار اثر معرف
ديدگاههای فقهی، اصولی، كلامی و سياسی وی هستند.
تلاش برای ترویج شیعه عصری كه علامه در آن میزيست عصر تهاجم مكاتب و مرامهای
گوناگون به مكتب تازه به رسميت يافته تشيع در ايران بود علامه كوشش نمود
در بعد سياسی و اجتماعی مذهب تشيع را تبليغ و ترويج كند. مجلسی در اثبات
ضرورت حكومت كه شانی از شئون نبوت و امامت است با استناد به احاديث امام
صادق(ع) علت نياز انسان به نبی و امام را بر اساس حكمت و مصلحت خداوند،
هدايت مردم میداند و میگويد: «هر آنچه مصلحت ايشان در آن است و باعث
نفع ايشان است راهنمايی كنند به چيزی كه باعث بقای نوع ايشان در آنست و
ترك آن موجب فنای ايشان است.
وی براساس حديث مذكور ضرورت حكومت و وجود حاكم عادل را
براساس مدنی بالطبع بودن انسان نتيجه گرفته و مینويسد: «بدان كه حضرت در
اين حديث اشاره به دليل ديگر نيز فرموده كه چون انسان مدنی بالطبع است و
هر فردی به ديگری در امور معاش و معاد خود محتاجاند پس ايشان را حاكمی
بايد باشد كه منازعات آنها را حل و فصل نمايد به نحوی كه حيفی و
ميلی(ظلمی) در حكم او نباشد.
تعلیق جنجالآفرین علامه طباطبایی بر بحارالانوار علامه مجلسی با همه شهرت و افتخاراتش منتقدانی داشت كه به
ويژه در دهههای اخير نقدهايی بر بحارالانوار آن مرحوم وارد كردند،علامه
طباطبايی از جمله اين منتقدان بود، آيتالله محمدحسين حسينیتهرانی از
شاگردان ممتاز علامه طباطبايی در اين باره مینويسد:« كار بزرگ ديگرى كه
علامه در همين زمينه انجام داد نقد و تنقيح روايات بحارالانوار بود كه با
سرسختى منتقدين ناتمام ماند. ايشان تا جلد ششم از طبع جديد (بحارالانوار)
را تعليقه نوشتند، ليكن به لحاظ يكى دو تعليقهاى كه صريحاً در آنجا نظر
علامه مجلسى را رد كردند، اين امر براى طبقهاى كه تا اين اندازه حاضر
نبودند نظريات مجلسى مورد ايراد واقع شود خوشايند نشد و متصدى و مباشر طبع
بنا به الزامات خارجيه، از ايشان تقاضا كرد كه در بعضى از مواضع قدرى
كوتاهتر بنويسند و از بعضى از ايرادات صرفنظر كنند، علامه حاضر نشدند و
فرمودند: در مكتب شيعه ارزش جعفربن محمدالصادق از علامه مجلسى بيشتر است و
زمانى كه امر داير شود به جهت بيانات و شروح علامه مجلسى ايراد عقلى و
علمى بر حضرات معصومين عليهم السلام وارد گردد، ما حاضر نيستيم آن حضرات
را به مجلسى بفروشيم و من از آنچه به نظر خود در مواضع مقرر، لازم مىدانم
بنويسم يك كلمه كم نخواهم كرد. لذا بقيه مجلداتِ «بحار» بدون تعليقه علامه
طباطبایى طبع شد و اين اثر نفيس فاقد تعليقات علامه گرديد.»
انتقاد امام(ره) به شریعتی درباره علامه مجلسی شريعتی هم اظهارات تندی درباره علامه مجلسی ابراز میكند كه
با واكنش امام خمينی(ره) روبرو میشود، امام(ره) اين نظرات را رد كرده و
اظهار میدارند:«نبايد يك كسی تا به گوشش خورد كه مثلاً مجلسی
رضوانالله عليه، محقق ثانی رضوانالله عليه، نمیدانم شيخ بهايی
رضوانالله عليه با اينها روابط داشتند، میرفتند سراغ اينها،
همراهیشان میكردند، خيال كنند كه اينها مانده بودند برای جاه و
عزت و احتياج داشتند به اينكه شاه سلطانحسين و شاه عباس به
آنها عنايتی بكنند. اين حرفها نبوده در كار. آنها گذشت كردند،
مجاهده نفسانی كردند برای اينكه اين مذهب را به وسيله آنها و
به دست آنها ترويج كنند.»
علامه بزرگوار سرانجام در 27 رمضان 1110 هجری قمری در زمان
شاه سلطان حسين صفوی و در سن 73 سالگی در اصفهان درگذشت و در جامع عتيق
اصفهان، در جوار مرقد پدر بزرگوارش، جايی كه امروزه «بقعه مجلسی» خوانده
میشود، به خاك سپرده شد.
------------------------------------
منابع:
سايت صدا و سيما
روزنامه رسالت(ارديبهشت 85)
تبيان
سايت رشد
كتابخانه طهور
سايت انار ترش
مهر تابان، علامه حسينی طهرانی، انتشارات علامه طباطبايی.
منبع: خبرگزاری ایکنا